يه حموم رنگي
از دیروز همش میگفتی نقاشی نقاشی
ما هم که تا شما یه درخواست کوچولو میکنی سریع میگیم چشم دختر گلم ... حتما"
آخه اونقدر با ناز میگی مامانی ............ برام نقاشی میخری ؟
کسی نمی دونه چه زبونی داری ....
کسی نمی دونه چه حرفایی میزنی ...
اونقدر لحن حرف زدنت ناز و شيرينه كه آدمو از هوش ميبره ، آدم دلش ميخواد بخورتت ، عزيزم.
بالاخرما هم نتونستيم نه بگيم و ديشب برات رنگ انگشتي گرفتيم .و شما عسلي هم با اون رنگا، يه حموم رنگي برا خودت درست كردي ، ميگفتي بابا دايره بكشم ، مثلت بكشم .
يه چند وقتيه كه بابايي يادت داده كه دايره بكشي و شكلشو ميشناسي ،و همينطور مثلث ،مربع ، مستطيل ، نقطه ، و خط رو ميتوني بكشي ( البته در مورد مثلث و مستطيل فقط ميشناسيشون ونشونشون ميدي ) ولي بقيه اشكال رو هم ميشناسي و هم ميكشي دختر باهوشم.
رنگهاي اصلي رو هم ميشناسي ، آبي و قرمز رو ميشناسي و تشخيصشون ميدي ولي سبز وزرد يه بار درست ميگي ويه بار غلط ، يعني به سبز ميگي زرد و به زرد ميگي سبز ، ولي بعضا" هم درست ميگي .
از رنگها هم بيشتر آبي رو دوست داري .
ديشب هم كه خوابت ميومد خميازه ميكشيدي و دهنتو باز ميكردي و نمي بستي و مدام ميخنديدي ، ازت میپرسيديم چرا دهنتو اینقد باز میکنی؟
حالا جواب شما ...
مامانی میخوام هوا بیاد .... تو دهنم ، ماماني هم ، میپرسم چرا هوا بیاد
باز جواب شما
آخه خوشمزه است .......آخه ببين اين دختر خوردن داره
اثري كه خالقش تو باشي
لئوناردو داوینچی هم پيشش كم مياره
دختر نازم