نفس فرشته عشقمنفس فرشته عشقم، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

نفس فرشته عشق

مامان ، بابا بیا خونه ی من !!!

1392/5/28 19:46
نویسنده : مامان و بابا
424 بازدید
اشتراک گذاری

 

عسلی مامان ، توی تولدت ، صفا ( دختر داییت ) برات یه چادر خوشگل پرنسسی هدیه داده بود ، که همون موقع  ٣-٢ روز باز کردیم باهاش بازی کردی بعدش جمش کردیم آخه زیاد هم رغبت آنچنانی نشون ندادی.

حدودای  یه ماه پیش من یاد چادرت افتادم و  به بابایی گفتم بازش کنیم تا نفس باهاش بازی کنه . 

 شما هم که عاشقش شده بودی و تند تند میگفتی مامان ، بابا بیا تو خونه ام ، عزیزم بیا خونه ی من .

 

اینجا رفتی تو خونه ات خوابیدی  ، بابایی هم  از پنجره چادرت یا بقول خودت خونه ات عکس گرفته :

 

 اینجا هم از سمت پنجره ستاره ایت  عکس گرفته :

 

اینهم در خونه ات:زبان

 

ک

 

 

 

 

 

وای عسلیم بیدار شد ، همیشه بعد از بیدار شدن این خنده شیرین رو داری ، بخورمت ماچ

 

دالی بابا 

 

 

 

 

اینم سه چرخه ای که برا تولدت خریدیم ولی دیگه مگه میشه نگه داشت از دست شما ورووجک !!!

سوارش شدی ، البته برای بار اول که خواستی بشینی روش گریه کردی ولی بعدا" یواش یواش رفتی سمتش و دیگه ولکنش نبودی  .

 

مامان از اینجا سوار شم ؟؟

 

از اینور ( منظورش اینه که از اینور سوار شم؟ )قلب

 

اینجا هم دست از نای نای کردن ور نمیداره  !!! قلبماچ 

 

 

مامان این چیه ؟

مامانی : سقف

سقف؟!

این نوع سوال کردنت دیگه منو کشته ، آخه خیلی ناز میپرسی ، بعدش هر جوابی که میدیم تکرار میکنی 

 

 

اینجا میگی ، مامان پاک کنم؟ ( منظورت اینه که با این دستمال بینی امو پاک کنم ؟

مامانی: بله

نفسی هم  زبان

 

 

اینجا عروسکتو سوار کردی ( عروسک آفریقاییتو ) 

 

 

اینجا داری هولش میدی قلب 

 

 

اینجا داری بهش نون بربری میدی ، عاشقتم عزیزم ، خودش که نون بربری دوس داره فکر میکنه عروسکش هم دوس داره

دوست دارم که اینقدر مهربونی عزیزمقلبقلبماچ

 

اینجا به عروسکت نون دادی و خودت  هم نونتو میخوری و از  این کار خوبی که کردی و عروسکتو خوشحال کردی  ، خودت هم خوشحال شدی و داری میرقصی . آخه ببین این دختر خوردن داره ......

 

 

بابایی بیچاره به خاطر عشق به شما روزی چند ساعت باهات تو اون خونه ات زندگی کنه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مریم
4 شهریور 92 22:41
عزیزم چه عکسایه خوکشلی مامانی ازت انداخته



ممنونم ، شما خيلي لطف داريد.
شبنم
25 شهریور 92 1:22
عزیزم چقدر ناز خوابیدی ببخشی این خونه رو از کجا خریدین؟


سلام
این قصر کوچولوی نفس رو دختر دائیش ،برا تولد یکسالگیش هدیه آورده و البته فک کنم از تبریز (شهر خودمون) خریده باشه.

ممنونم از ابراز لطفتون. بازم به نفس سر بزنین.