خوش بحالت نفس
خوش بحال نفس ، خوش بحال مامان جون (البته به جز اذیتهای نفس) که بازم با هم هستند.
بعد از تعطیلات عید و به جز دو سه روزی که نفسم پیش باباش بود و البته روز ١٤ فروردین که صبح تا عصر رو با خاله فرشته و خاله سهیلا بود ، همه روزا رو با مامانی و بابایی شروع می کرد. مامان جونم هی تاکید می کرد کاری نکنید که بعد از تعطیلات پیش من نمونه !!!
ولی ظاهرا نفسم، مامان جون رو خیلی دوست داره و هنوزم وقتی می خواد خودشو لوس کنه سریع میره پیش مامان جونش و به ما حرص میده. ولی انصافا مامان جونش هم خیلی دوسش داره و خیلی هم بهش میرسه .....
نفسم از اینکه به خاطر کارمون صبح تا عصر تنها میمونی و مامانی و بابایی رو نمیبینی ، کلی شرمندم .
تو چقدر نازی ........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی