نفسم تو 16 ماهگی چه کارایی میکنه

دختر ناز من خیلی خیلی مهربونترشده ، وقتی میگی نفسم این کارو نکن من ناراحت می شم سریع میاد مامانیشو میبوسه.

شبا که پیش مامی و بابی میخوابی و هنوز نتونستم که جدات کنم . فقط نمی دونم چرا شب تا صبح باید پستونکت تو دهنت باشه و بعضی اوقات خودت تو خواب ، چشم بسته پستونکتو که انداختی رو پیدا میکنی و میزاری تو دهنت.

وقتی دستشویی میکنی میایی میگی جیش و موقع تعویضم که خودت پا میشی قبل از من میری دستشویی و البته بعضی اوقاتم میگی جیش یعنی همون موقع واقعیی قضیه ! 

وقتی دست و صورتت یه کمی کثیف می شه سریع خودت با دستمال پاکش میکنی ، خیلی تمیزی عزیزم.

 خیلی احتیاط میکنی ، جالبه هم وقتی چهار دست و پا راه می رفتی  و هم الان که خوشگل خوشگل راه می ری همیشه و همه جا محتاطی

نفس گلم نمی دونم چرا ؟؟  قبلا اصلا ازبلندی نمیترسی و وقتی بابایی بلندت میکرد کلی هیجان داشتی ولی الانا یه کم می ترسی .

نفسم هنوزم که هنوزه موقع خوردن ویتامینها و آهن و .... اذیتم می کنی و مسواکم که ...... منم کمتر سعی میکنم .... باید تلاشمو بیشتر کنم و شما هم با مامانی همکاری کنی .

 آب زیادمیخوری و وقتی میخوای یه ریزپشت هم میگی آپ آپ آپ ..

باتلفن که صحبت میکنی مثل بابایی عادت داری راه میری و گوشی رو هم میزاری رو کتفت و دستتو از گوشی برمی داری  و یه چیزایی پشت سر هم میگی و میخندی و اخم می کنی و یه وقتا هم بادست یه چیزایی روشون میدی و توضیحش میدی ولی خب ما که چیزی متوجه نمی شیم .....

همچنان عاشق کشوهای آشپزخونه و اتاق خوابی و حتی اگه چسب هم بزنم بازم تو وروجک .........................

 عاشق حموم کردنی و تا یکی می ره حموم سریع می ری وای می سی دم در حموم وهی میگی آب بازی آب بازی

قبلا دوست نداشتی لباساتو عوض کنم ولی این روزا تا لباسارو میارم پیشت سریع میای و دست و پاتو میاری جلو ، شال و کلاهتو هم که خودت سر میکنی.

گلم خیلی خیلی بدغذا شدی ، این روزا هم که نمیدونم چی شده اصلا نمیخوری ووقتی به زور بهت غذا میدم با دست پس می زنی و همشو میریزی زمین و بعضی اوقات وقتی مامانی از زور ناراحتی برات الکی گریه میکنه میای و یکی دو قاشق میخوری و .... .

منو مامان ، مامانی ، مامان صدا میزنی مخصوصا صبح ها که آروم میگی مامان ، دیگه نمیدونم چیکار کنم ، بخورمت ...... بعضی اوقات هم آدو صدا می زنی ......عاشقتم نفس