دوست دارم عشقم
نفس جون عاشقتم ...............
عید مبعث
نفسم امروز کلی خوابید ، موقع بیداری با شیطنتاش مامانشو که می خواست کمی بخوابه بیدار میکرد و می خندید . هر چی من میگفتم نفس بیا اینجا ، گوش نمیکرد و هی با موهای مامانش(کلیپس مو) بازی میکرد و قهقهه می زد چراشو نمیدونم .... . عصر آتلیه رو آماده کردیم و شروع کردیم به عکس و فیلم گرفتن از نفس خانوم . حالا هم خانم رفته خونه مامان جونش ، شبم اونجاست. راستی امروز برا اولین بار گفتش سیب و حرف ک رو برا صدا کردن کتاب زمزمه کرد. آفرین گلم
خرداد با نفس
اردیبهشت با نفس
لالایی های مامان
گنجشک لالا، سنجاب لالا آمد دوباره مهتاب بالا لالالا لایی لا لالایی لا لا لالایی... لالالا لایی لا لالایی لا لا لالایی... گلدون خوابید مثل همیشه ...
لحظه تحویل سال 1392
آنجا که باغ در اسارت پاييز بود بهار امد با خلعتي از شکوفه هاي رنگين و باغ را به جشن شکوفايي و رقص شاپرکها دعوت نمود.... بهار امد و به باغ شيوه رستن اموخت... بهار امد و عطر نفس شکوفه هاي سيب در ذهن زمين جاري گشت و کوهساران ابستن سبزهها.... بهار امد تا پرندگان تبعيدي به ديار خويش باز گردند و در فراز طليعه روز زندگي دوباره را اغاز نمايند... درختان بار ديگر در هيات شکوفها طبيعت را به زيبايي اراستند و پرندگان را به لحظه هاي گرم هم اغوشي در زير رواق گلبرگهاي نسترن بشارت دادند چشم شقايقها نگران ...