نفس فرشته عشقمنفس فرشته عشقم، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

نفس فرشته عشق

اولین بار بابا گفتی.......

نفسم ،مامانی تو عرض این هفته یا اینطوری بگم تو این یکی دوماه آخر ١١-١٠ ماهگیت هی میخواست که بگی مامان و بابا ،هی بهت تکرار میکردم که بگی هی دم گوشت میگفتم...  موقع بازی میگفتم مخصوصا" بابارو خیلی زیاد برات تکرار میکردم ، تازه موقعی که خونه مامان بزرگ و بابابزرگ میرفتیم ازشون میخواستم اون موقع هایی که من پیشت نیستم بهت کلمه بابا و مامانو تکرار کنند .  آخه خیلی خیلیییییییییییی دلم میخواست ازت اینا رو از تو بشنوم ، از زبون تو گل عزیزم اینارو شنیدن خیلی کیف داره برای مامانی .  انشا... که بگی......  ای وای نفس مامانی تورو امروز روی پاهاش خوابونده بود که ساعت دقیقا" 5 بعداز ظهر بود که یه سری هم مهمون ب...
4 مرداد 1391

اولین گردش در پارک

  امروز از محل کار که برگشتم نفس و برداشتیم و بردیمش پارک (آرمین پسرعمه نفس هم  اونجا بود) . خواستیم از نفس چند تا عکس بگیریم مگه میذاشت همش سبزه و چمن و گل و هر چی که رو زمین بود رو میبرد به سمت دهنش و خلاصه نذاشت یه عکس درست حسابی ازش بگیریم . آرمینم که دوست داشت با کتاب چوبی نفس بازی کنه ، نفسم نمی داد .هی این گریه میکرد هی اون . البته ایلیا دوست آرمینم اونجا بود .ما نهار و خوردیمو از اونا خداحافظی کردیم . عصری با خودم یه مهمون بردم خونه (ص) ، از اونجا هم رفتیم نمایشگاه ، نفس چقدر سنگین میشه وقتی خوابش می بره . نمی دونم کی یکی بهش یه شکلات داد اونم  شکلات رو ، نه ببخشید کاغذ شکل...
15 تير 1391

نفس من ، گل من ( اولين كلمه اي كه گفتي )

  نفس امروز در مورخه 91/4/5 در سن 9 ماه و 1 روزگي   گل   گفتن رو یاد گرفت  .  جالب اینجاست که وقتی هم میگی گل به گلها هم اشاره میکنی عسلم .مثل این نی نی   دوست دارم دختر باهوشم و خدارو هزاران بار شاكرم از اين لطف بي پايانش ...
5 تير 1391